بحث روز : نامش را قیام گذاشته اند ؛ آیا اصولگرایان چاره ای جز احمدی نژاد ندارند ؟

مهدی دین محمدی ؛ روزنامه نگار : محمود احمدی نژاد چمدان سفرش را بسته و به یک شهر دیگر رسیده است . شهر به شهر راه افتاده و حامیانش را حلقه می کند دور خودش . می گویند او خود را آماده بهار 96 کرده است . همه حرف بر سر این است که او تنها کسی است که می تواند حسن روحانی را شکست دهد . از نظر سنجی حرف می زنند و توانایی احمدی نژاد برای جلب حمایت توده ها .نامش را قیام گذاشته اند ؛ این همنشینی های استانی احمدی نژاد را . اینکه او دست آخر نامزد انتخابات خواهد شد یا خیر و اینکه حاکمیت چه نگرشی به بازگشت او خواهد داشت البته مسائل مهمی است که در جای خود جای بحث دارد. حالا مساله مهم این است که آیا احمدی نژاد با حمایت اصولگرایان مواجه خواهد شد ؛ ساده تر بگویم : آیا اصولگرایان برای حمایت از احمدی نژاد متحد خواهند شد؟

احمدی نژاد برای اصولگرایان می تواند این جذابیت ها را داشته باشد :
1- می توانند با حضور احمدی نژاد دوگانه سیاست ایران را از دلاور / دلواپس خارج کرده و به عدالت خواهی / اشرافی گری تغییر دهند. او می تواند طبقه ضعیف را علیه طبقه بورژوا و خرده بورژوا تحریک کند . دقیقا به همین دلیل هم هست که حامیان احمدی نژاد از نام قیام استفاده می کنند . در دوگانه دلاور / دلواپس شکست روحانی حتما نا محتمل است.
2-می توانند او را مجاب کنند تا در مقابل حمایت یک دولت ائتلافی تشکیل داده و به قدرت رسمی در سطح قوه مجریه بازگردند.
3-احمدی نژاد طبق قانون فقط یک دوره می تواند در پاستور بماند آنها می توانند در دوران پسا روحانی برای ماندن در 4 سال بعد از احمدی نژاد تلاش کنند.
4- می توانند با آمدن احمدی نژاد از قدرتمند تر شدن اصلاح طلبان جلوگیری کنند
و قس علی هذا
اما چرا نباید از احمدی نژاد حمایت کرد :
برای اصولگرایان مهمترین اصل چیست ؟ پاسخ این سوال جواب چرایی عدم حمایت از احمدی نژاد است ؛
الف : آیا غیر از این است که برای اصولگرایان مهمترین نکته ولایت فقیه است ؟ آیا می توان همچنان با این توهم فکر کرد که در آن یازده روز هیچ اتفاقی نیافتاده و فقط رییس جمهور کارهایش را از خانه دنبال می کرده است ؟ این توهم را با حرف های کسانی که از دیدار او می آمدند چگونه جمع کنیم ؟
ب: با آن حرف ها و اقدامات و نامه ها چه کنیم ؟ خاطرات دوران تلاش برای ایجاد حاکمیت دوگانه را فراموش کنیم ؟
ج: آیا غیر از این است که محمود احمدی نژاد با رویکردها و عملکرد غلط خود بزرگترین ضربه ها را به اصولگرایی زد ؟ آیا می توان فراموش کرد که جامعه چگونه اشتباهات او را به پای اصولگرایان نوشت ؟
د: آیا غیر از این است که مفاسد اقتصادی برخی نزدیکان که تعدادی از آنها همچنان در زندان به سر می برند موجب شده بیشترین تبلیغات منفی علیه جناح صورت گیرد ؟...
آیا شکست حسن روحانی آنقدر اهمیت یافته که اصولگرایان به آنجا رسیده باشند که نبودن روحانی مهمتر از حفظ اصولشان است ؟
مگر غیر از این است که مشکل اصولگرایان با روحانی بر سر این است که او خلاف اصولشان حرف می زند ، رفتار می کند و حرکت می کند ؟ اتفاقا روحانی و احمدی نژاد اگر یک نقطه مشترک داشته باشند آن نقطه همین است : هر دو خلاف اصولگرایی حرکت می کنند . پس با این حساب ...
مساله این است : آیا ما اصولگرایان فراموشکار شده ایم ؟