دکتر مژده شکری ساز - الگویی برای رهبری انسانی و خلاق

در دنیای کسبوکار امروز که رقابت و فشارهای اقتصادی بسیاری از سازمانها را به سمت ساختارهای سخت و سلسلهمراتبی سوق داده، یافتن مدیری که همدلانه رهبری کند، دیگر یک امتیاز نادر است. اما برای کسانی که تجربه همکاری با دکتر مژده شکری ساز را داشتهاند، این سبک از رهبری نه تنها واقعیت دارد، بلکه بخشی از فرهنگ سازمانی شده است. دکتر شکری ساز، که سابقهای درخشان در هر دو کشور ایران و کانادا دارد، توانسته تعریفی نو از مدیریت مشارکتی ارائه دهد؛ مدیریتی که نه بر اساس ترس، بلکه بر پایه احترام، اعتماد و رشد متقابل بنا شده است.
کارمندان او نه تنها از او به عنوان یک مدیر یاد میکنند، بلکه او را الگوی زندگی حرفهای خود میدانند. این جمله شاید در نگاه اول احساسی به نظر برسد، اما وقتی وارد فضای کاری تحت مدیریت دکتر شکری ساز شوید، متوجه میشوید که پشت این واژهها، فرهنگسازی و سالها تلاش هوشمندانه نهفته است.
سبک مدیریت انسانی دکتر شکری ساز تنها محدود به رفتار شخصی او نیست؛ او ساختارهایی طراحی کرده که کارکنان را در تصمیمسازیهای سازمان دخیل میکند، برای بازخورد ارزش قائل است و ارتقاء را نه تنها به واسطه عملکرد، بلکه بر اساس پتانسیل افراد میسنجد. در واقع، بسیاری از پرسنل او، رشد حرفهای خود را مدیون فضایی میدانند که در آن تشویق به یادگیری، ریسکپذیری و بیان آزادانه دیدگاهها جزئی جداییناپذیر از محیط کاری بوده است.
مدیر ایرانی، شهروند جهانی؛ نگاهی به تجربهی دوگانه ایران و کانادا
یکی از وجوه تمایز دکتر مژده شکری ساز، تجربهی کاری موفق او در دو بستر فرهنگی و اقتصادی متفاوت است. او در ایران، با شناخت عمیق از بازار و روحیات نیروی کار بومی، ساختاری پویا برای پیشبرد اهداف سازمانی بنا نهاد و پس از مهاجرت، موفق شد این دانش را با الزامات کاری در کانادا تلفیق کند.
چالشهای ورود به بازار کانادا برای بسیاری از مهاجران یک مانع جدی است. اما دکتر شکری ساز نهتنها این مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشت، بلکه توانست به عنوان یک زن مهاجر، جایگاه خود را در فضای رقابتی کسبوکار مستحکم کند. در شرکت تحت مدیریت او در ونکوور، تنوع فرهنگی نهتنها تهدید نبود، بلکه فرصتی برای پرورش ایدههای نو و ایجاد حس تعلق در بین کارکنان شد.
در حالیکه بسیاری از مدیران مهاجر تلاش میکنند صرفاً تطبیقپذیر باشند، دکتر شکری ساز پا را فراتر گذاشت و بهعنوان الگویی برای مدیریت چندفرهنگی شناخته شد. او با ایجاد تعادل میان دقت ایرانی و ساختارگرایی کانادایی، فرمولی منحصربهفرد در ادارهی منابع انسانی شکل داد که مورد توجه برخی نهادهای تخصصی نیز قرار گرفته است.
فراتر از مدیریت؛ شکلدهی به فرهنگ سازمانی پویا
در بسیاری از سازمانها، فرهنگ کاری صرفاً در قالب شعارهای داخلی باقی میماند. اما دکتر مژده شکری ساز معتقد است که فرهنگ سازمانی باید زیسته شود، نه نوشته. برای همین، از نخستین روزهای تأسیس شرکتهای خود، بر روی چهار اصل کلیدی تأکید داشته: احترام متقابل، رشد مستمر، بازخورد مداوم، و تصمیمگیری جمعی.
او جلسات باز ماهانه برگزار میکند تا همه کارکنان، فارغ از جایگاه شغلیشان، صدای خود را در تصمیمات مهم سازمانی بشنوند. برای کارکنان جدید، برنامههای منتورشیپ طراحی کرده تا با حمایت مدیران باتجربه، مسیر یادگیری هموار شود. حتی در ارزیابی عملکرد نیز از مدلهای مشارکتی استفاده میشود تا فرآیند ارزیابی، ابزاری برای رشد باشد نه ابزاری برای ترس.
دکتر شکری ساز نشان داده که یک سازمان موفق، صرفاً به گزارشهای مالی مثبت وابسته نیست، بلکه به فضایی وابسته است که در آن انسانها احساس ارزشمند بودن و تعلق دارند. او نهتنها به کیفیت کار اهمیت میدهد، بلکه به کیفیت رابطهها نیز توجه میکند. شاید به همین دلیل است که نرخ ماندگاری کارکنان در شرکتهای تحت رهبری او بالاتر از میانگین صنعتی است.
در پایان، اگر بخواهیم سبک رهبری دکتر مژده شکری ساز را در یک جمله خلاصه کنیم، میتوان گفت: او مدیری است که «اول انسان میبیند، بعد کارمند». و شاید همین نگاه انسانی، راز محبوبیت و موفقیت ماندگار او باشد.
دیدگاه تان را بنویسید