جزئیات توافق ناتمام ایران و آمریکا پیش از جنگ مشخص شد
فرصت طلایی دیپلماسی هستهای؛ چگونه جنگ، توافق ایران و آمریکا را نابود کرد؟

افشای جزئیات توافق ناتمام؛ پنج تعهد کلیدی ایران و آمریکا
پیش از حملات مشترک اسرائیل و آمریکا به ایران، مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن به مرحلهای حساس رسیده بود و دو طرف به توافقی تاریخی نزدیک بودند؛ توافقی که شامل شفافیت هستهای، توقف غنیسازی بالا، همکاری کامل با آژانس و رفع تحریمها بود. حتی طرح کنسرسیوم منطقهای هستهای نیز در دست بررسی قرار داشت. اما آغاز جنگ، هر دو مسیر را مسدود و فرصت حلوفصل مسالمتآمیز بحران را از بین برد.
فرارو – تد اسنایدر ستون نویس حوزه سیاست خارجی در رسانه آنتی وار و عضو ارشد نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت
به نقل از نشریه آمریکن کانسرویتیو، مقامات ارشد ایالات متحده و ایران پنج دور کامل از مذاکرات مربوط به برنامه هستهای غیرنظامی تهران را پشت سر گذاشته بودند. هر دو طرف این مذاکرات را «سازنده» توصیف کرده و آماده ورود به دور ششم گفتوگوها بودند. اما این روند دیپلماتیک با آغاز ناگهانی بمباران ایران متوقف شد. این نقطه عطف، در حالی که پیش از حملات مشترک اسرائیل و آمریکا کورسوی امیدی برای توافق وجود داشت، اکنون دو پرسش اساسی را بهمیان آورده است: ایران و آمریکا تا چه اندازه به دستیابی به توافق نزدیک شده بودند؟ و توافق احتمالی چه ساختار و محتوایی میتوانست داشته باشد؟
مذاکرات امیدوارکننده، پایان ناامیدکننده؛ روایت عباس عراقچی از شکست توافق
نشانهها و اظهارنظرهای متعدد حکایت از آن دارد که دو طرف واقعاً به نقطهای حساس و نزدیک به توافق رسیده بودند؛ مسیری دیپلماتیک که میتوانست تضمین کند برنامه هستهای صلحآمیز ایران هرگز به سمت مقاصد نظامی منحرف نخواهد شد. با این حال، این مسیر امیدبخش به یکباره با تصمیم دونالد ترامپ و چراغ سبز او برای حمله نظامی مختل شد؛ اقدامی که اعتماد شکننده میان تهران و واشنگتن را در هم شکست و راه را برای دستیابی به توافقی تاریخی به مراتب دشوارتر کرد.
رهبری تیم مذاکرهکننده ایران را عباس عراقچی، وزیر امور خارجه این کشور برعهده داشت. او در یادداشتی که اوایل ماه جاری در فایننشال تایمز منتشر شد، تأکید کرد ایران و آمریکا «در آستانه یک دستاورد تاریخی» قرار گرفته بودند. عراقچی با اشاره به روند مذاکرات نوشت: «در پنج دیدار طی نه هفته، من و استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا، بیش از آنچه در چهار سال مذاکره با دولت شکستخورده بایدن حاصل شد، پیشرفت کردیم.»
عباس عراقچی در ادامه تأکید میکند که دو طرف «گفتوگوهایی مفصل و صریح» درباره «چندین پیشنهاد برای راهحل برد-برد» داشتند؛ پیشنهادهایی که هم از سوی ایران و آمریکا و هم با میانجیگری عمان روی میز قرار گرفته بود. فضای مذاکرات بهشدت امیدوارکننده بود.
به گفته عراقچی، «همه چیز رو به بهبود میرفت و سیلی از پیامها میان طرفین رد و بدل میشد.» اما تنها ۴۸ ساعت پیش از دور ششم، که قرار بود سرنوشت مذاکرات را رقم بزند، اسرائیل بدون دلیل دست به حملهای گسترده علیه ایران زد.
افشای جزئیات توافق ناتمام؛ پنج تعهد کلیدی ایران و آمریکا
وزیر امور خارجه ایران تنها کسی نیست که معتقد است دو طرف به نقطه توافق نزدیک شده بودند. سید حسین موسویان، سفیر پیشین و مذاکرهکننده سابق هستهای ایران، نیز در همین خصوص تأکید میکند که به گفته منابع مطلع ایرانی، مذاکرات آنقدر پیش رفته بود که «عناصر کلیدی توافق میان ویتکاف و عراقچی عملاً مورد توافق قرار گرفته بود.»
به گفته سید حسین موسویان، توافق مورد بحث پنج محور کلیدی داشت:
الف - تهران با شفافیت حداکثری هستهای و بازرسیهای گسترده موافقت میکرد.
ب - ایران متعهد میشد ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی خود را یا تبدیل کند یا صادر نماید (روسیه اعلام کرده بود آماده است مازاد اورانیوم غنیشده ایران را دریافت کرده و آن را به سوخت راکتور تبدیل کند)
ج - ایران غنیسازی در سطوح بالا را متوقف میکرد و سقف غنیسازی آینده را بر ۳.۶۷ درصد، مطابق نیاز یک برنامه هستهای غیرنظامی محدود میساخت.
د - ایران برای رفع همه ابهامات فنی باقیمانده، همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را میپذیرفت.
و - ایران حق برخورداری از برنامه هستهای غیرنظامی را حفظ میکرد و آمریکا نیز تمامی تحریمهای مرتبط هستهای را لغو مینمود.
چنین توافقی میتوانست ضمن تثبیت خواسته ایران برای حفظ حق غنیسازی غیرنظامی، نگرانی آمریکا را نسبت به جلوگیری از دسترسی ایران به برنامه تسلیحاتی برطرف سازد و همزمان با فراهم کردن نظارت بینالمللی مؤثر، تضمین کند که تهران به تعهدات خود پایبند خواهد ماند.
غنیسازی مشترک؛ راهحلی که قربانی حملات هوایی شد
اما این تنها گزینه مطرحشده در مذاکرات نبود. سید حسین موسویان در گفتوگو با «امریکن کانسروتیو» تأکید کرده است که ایران نسبت به ایده تشکیل یک کنسرسیوم هستهای بینالمللی نیز نگاه مثبتی داشت. بر اساس این طرح، فرآیند غنیسازی اورانیوم میان چند کشور عضو تقسیم میشد تا هیچ کشوری به تنهایی کنترل کامل یا خارج از نظارت بر برنامه را در اختیار نداشته باشد.
در یکی از سناریوها، حتی عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز به این کنسرسیوم میپیوستند؛ ابتکاری که به ایران اجازه میداد به حق غنیسازی دست یابد، اما این امکان را از تهران میگرفت که به تنهایی اورانیوم را تا سطوح بالا غنیسازی کند؛ موضوعی که دغدغه اصلی آمریکا بود.
بر اساس این طرح، کارشناسان هستهای کشورهای مختلف میتوانستند به صورت متقابل از تأسیسات یکدیگر بازدید کنند و تمامی فعالیتها زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و با هدف تضمین صلحآمیز بودن برنامه ادامه مییافت.
ایران آمادگی خود را برای بررسی ایده کنسرسیوم هستهای منطقهای نشان داده بود. مجید تخت روانچی، معاون وقت وزیر امور خارجه ایران، نیز تأیید کرده بود که «ایده کنسرسیوم هستهای» روی میز قرار داشته است. او تاکید کرده بود که این طرح «در صورت وجود اراده جدی و دیپلماسی سازنده، قابل پیگیری است.»
تریتا پارسی، از بنیانگذاران مؤسسه کوئینسی و یکی از چهرههای شاخص در حوزه دیپلماسی ایران و آمریکا، نیز در ایمیلی به من تأکید کرد که این ایده بهراستی به طور جدی مورد بررسی قرار داشت. طبق این ابتکار، ایران میتوانست عملیات غنیسازی را در خاک خود ادامه دهد، اما کنترل کامل بر فرآیند را در اختیار نداشت.
تریتا پارسی تاکید میکند: «به گفته مقامهای ایرانی، در آخرین دور مذاکرات که در رم برگزار شد، عمانیها بسته پیشنهادی قابل توجهی ارائه کردند؛ این بسته شامل تشکیل یک کنسرسیوم در خاک ایران با مشارکت چند کشور نزدیک به غرب بود. چنین طرحی به ایران اجازه میداد همچنان بر خط قرمز خود در موضوع غنیسازی پافشاری کند، در حالی که ترامپ نیز میتوانست مدعی شود ایران دیگر به طور یکجانبه غنیسازی نمیکند.»
وی معتقد است: «ایرانیها حتی در نظر داشتند نسخهای اصلاحشده و جذابتر از این پیشنهاد را در دور بعدی مذاکرات، که هرگز برگزار نشد، ارائه دهند.» اما به جای ادامه مذاکرات، بمباران آغاز شد.
شواهد موجود نشان میدهد ایران در آستانه دستیابی به توافقی مهم با ایالات متحده قرار داشت، اما این روند با آغاز حملات هوایی ناگهانی متوقف شد. در واقع، دو مسیر جدی و قابل تحقق پیش روی طرفین قرار داشت: نخست، توافقی درباره سقف غنیسازی با تضمین نظارت کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی؛ دوم، ابتکار تشکیل کنسرسیوم بینالمللی هستهای. اما متأسفانه و به شکلی پرمخاطره، یک جنگ غیرضروری، نه یک بلکه هر دو توافق بالقوه را از دسترس خارج کرد.
دیدگاه تان را بنویسید